اللهم عجل لولیک الفرج...


آرشيو مطالب

ارديبهشت 1394

فروردين 1394

دی 1393

آبان 1393

مهر 1393

شهريور 1393

مرداد 1393

تير 1393

خرداد 1393

ارديبهشت 1393

فروردين 1393

اسفند 1392

بهمن 1392

دی 1392

آذر 1392

آبان 1392

مهر 1392

شهريور 1392

مرداد 1392

تير 1392

خرداد 1392

ارديبهشت 1392

فروردين 1392

اسفند 1391

لینک دوستان

قالب وبلاگ

مرتضی پاشایی

تنهــــام مثل تـــــو

دختر کوچولو

گروه ساختمانی کلبه

بغض

هنر پشت صحنه هفتم

گوناگون 20

عاشقانه با خدا

فرشته نجات

**عاشقانه هاي من از خدا مي گويند**

شــــــــــــــــــــینیلی

✿ پـنجـــــره ای رو بـــه خــــــدا ✿

یک لحظه مکث

یادداشت های من

حرف دل

تنهایی مطلق

♠xoxo♠

نوای تنهایی

فروشگاه خرید شارژ ایرانسل همراه اول تالیا رایتل

دوستانه

مجنون حسین

دلشوره

کاتالیزگر امید

کلبه مجازی مهدی

آخرین منجی... آخرین یار

پاسخ به تمام شبهات

من فراتر از اینم

نگاهی نو

وبلاگ آرمان

قالب بلاگفا


نويسندگان
مریم


درباره وبلاگ



و رسالت من این خواهد بود که دو استکان چای داغ را از میان دویست جنگ خونین به سلامت عبور دهم و در شبی بارانی با خدای خویش چشم در چشم هم نوش کنیم... به وبلاگ من خوش اومدید...

پیوند های روزانه

تمام پیوند های روزانه

مطالب پیشین

آدمها...

چشم به راهتم...

زبان بوسه

وطنم...

سال نو

فصل تو؛

تـــــو

هوای تو...

بعضی آدمها...

دوست...

هـــــا...

بیابان زیباست...

دوستت داشته ام...

رفتن بهانه نمی خواهد...

عشق؛

خود زندگی...

قانون نسبیت...

دستت را به من بده؛

هو رب العرش العظیم...

روند و آیند...

من عاشق تو هستم؛

دو نیم...

دلتنگی؛

آرزویم؛

پاییز؛

یار؛

به نام خدا؛

دلتنگی...

خستگی؛

تـــولد؛

نیست...

جز تــــو؛

بخنــــد

رویــــآ

غم انگیزترین حالت تهران...

قوانین بین الملل

یک ساعت زودتر؛

زیباترین تصویر دنیا؛

زیباست؛

گیسو بافتن...

پایــــیــــز؛

باران پاییزی

عدل...

من به من خندیدم...

بگن آره...

حلقه مهر

حیله...

جنگ و صلح

پاییز

تبلیغات


تبلیغات



آمار بازديد

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin


اللهم عجل لولیک الفرج...

 



نوشته شده توسط مریم در جمعه 28 تير 1392




پیامبر آرامش...

می توانی مکه و مدینه و سوریه

 

برای زیارت نروی

 

و بروی زاغه نشین های کنار شهرت

 

و برای مردمت

 

 یک پیامبر آرامش یا خدای مهربانی باشی

 

کاش می دانستی که

 

تو خودت برای خیلی از آدم ها خدایی

 

که منتظرش هستند

 

تا امشب بچه هاشان گرسنه به خواب نروند...!!

 



نوشته شده توسط مریم در جمعه 28 تير 1392




تنهايي؟؟؟



نوشته شده توسط مریم در جمعه 28 تير 1392




گـــاهی...

 



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 24 تير 1392




واقعا کار این مستندسازها خیلی سخته...!!!



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 24 تير 1392




به کـــجـــا چــنیـــن شتــــابـــان؟؟؟

صداقت؟…. یادش گرامى…


غیرت؟….. به احترامش یک لحظه سکوت…


معرفت؟….. یابنده پاداش میگیرد…


مرام؟….. قطعه ی شهدا …


عشق؟ ….. از دم قسط…


واقـــعــــا به کــــــجـــــــا چــــنــیـــــــن شــتـــــابـــــا ن؟



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 24 تير 1392




بهانه هایت...

بهـانه هـايـت كـه

 

بنـي اسـرائيـلي ميـشونـد

 

بي پنـاه تـرين كودك فلسـطيني زميـن ميشوم

 

جـایي درسـت مقابـل چشـمان بي تفـاوتت

 

تمـام خـود را بـه رگـبـار مـيبـندم...

 



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 24 تير 1392




روزگــــار غريبیـــست...!!!

از هر 2 تا تبلیغ تلویزیون یکی تبلیغ بانکه ولی مردم هر روز فقیر تر میشنگریه

از هر 2 روز هفته یکیش تعطیله اما باز مردم افسرده تر میشناخم

از هر 2 نفر توی خیابون یه نفر لیسانس داره اما باز مردم بیکار تر میشنمتعجب

از هر 2 تا خونه یکیش نوسازه اما مردم باز بی خانمان تر میشناخم

از هر 2 نفر یکی دماغش رو عمل کرده اما باز قیافه ها زیبا نمیشنفریاد

از هر 2 نفر یکی حاجی شده اما باز مردم بی خدا تر میشنبی تقصیر



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 24 تير 1392




حرفها...!!!

حرفها سه دسته اند :

دسته اول : گفتنی ها ،

دسته دوم : نوشتنی ها ،

و دسته سوم : قورت دادنی و خوردنی ها و دم بر نیاوردنی ها

دو تای اول سبک ات می کنند سومی سنگینت ...

 



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 24 تير 1392




اللهم عجل لولیک الفرج

می آیـــی و

پرانتزهايــــمان را

از (عج) به(ع)

خلاصه ميکنــــی

و (ع) مخفف عزيــــز خواهــــد بـــــود....

 

 



نوشته شده توسط مریم در جمعه 21 تير 1392




در این نزدیکی...

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است

نه در آن بالاها

مهربان، خوب، قشنگ

چهره اش نورانیست

گاه گاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من

او مرا می فهمد

              او مرا می خواند

                              او مرا می خواهد

 



نوشته شده توسط مریم در پنج شنبه 20 تير 1392




خوش خیال کاغذی...

دستمال کاغذی به اشک گفت:

قطره قطره ات طلاست

یکم از طلای خود حراج می کنی؟

عاشقم با من ازدواج می کنی؟

اشک گفت:ازدواج اشک و دستمال کاغذی!

تو چه قدر ساده ای

خوش خیال کاغذی!

توی ازدواج ما

تو مچاله می شوی

چرک می شوی و تکه ای زباله میشوی

پس برو و بی خیال باش

عاشقی کجاست!

تو فقط

دستمال باش!

***

دستمال کاغذی

دلش شکست

گوشه ای کنار جعبه اش نشست

گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد

در تن نازک و سفیدش دوید

خون درد!

***

آخرش دستمال کاغذی مچاله شد

مثل تکه ای زباله شد

او ولی مثل دیگران نشد

چرک و زشت مثل این و آن نشد

رفت اگر چه توی سطل آشغال

پاک بود و عاشق و زلال

او

با تمام دستمال های کاغذی فرق داشت

چون که در میان قلب خود

قطره های اشک کاشت...

 

 



نوشته شده توسط مریم در پنج شنبه 20 تير 1392




ماه میهمانی خـــدا...

عازم یک سفــرم ، سفری دور به جایی نزدیــکـ


سفری از خــود مــن تا به خودم 

مدتی هســـت نگاهمـ به تماشای خداسـتـ و امیدم به خداونــدی اوستـ

 


فرا رسیدن ماه رمضان ، ماه بارش باران رحمت الهی مبارک


التماس دعا



نوشته شده توسط مریم در سه شنبه 18 تير 1392




تـــو زرد...

خــــدایا

آدم آفریــــدی یا تخـــم مرغ ؟

چرا همــــه تو زرد از آبـــ در میانـــ ؟

 



نوشته شده توسط مریم در یک شنبه 16 تير 1392




تصویری از آب خوردن یک مورچه...



نوشته شده توسط مریم در یک شنبه 16 تير 1392




پاندا

عکسی که در چند مسابقه عکاسی عنوان برترین عکس رو به خودش اختصاص داد...

بچه پاندایی که بعد از زلزله از ترس پای پلیس رو بغل کرده!



نوشته شده توسط مریم در یک شنبه 16 تير 1392




اللهم عجل لولیک الفرج

 

با اینکه در حوالی چشمم ندارمت

اما همیشه کنج دلم دوست دارمت

انگار که نیامــده ای باز مثل قبل

این جمعه هم تو را به خــــدا می سپارمت...



نوشته شده توسط مریم در جمعه 14 تير 1392




خدایـــا تو قلـــب مرا میخری؟؟؟

دلـــم را سپردم به بنگاه دنیا

و هی آگهی دادم اینجا و آنجا

و هر روز

برای دلـــم

مشتری آمد و رفت

و هی این و آن

سرسری آمد و رفت

ولی هیچ کس واقعا

اتاق دلـــم را تماشا نکرد

دلـــم قفل بود

کسی قفل قلب مرا وا نکرد

یکی گفت:

چرا این اتاق

پر از دود و آه است

یکی گفت:

چه دیوارهایش سیاه است

یکی گفت:

چرا نور اینجا کم است

و آن دیگری گفت:

و انگار هر آجرش

فقط از غم و غصه و ماتم است

و رفتند و بعدش

دلــم ماند بی مشتری

ومن تازه آن وقت گفتم:

خدایا تو قلب مرا می خری؟

و فردای آن روز

خدا آمد و توی قلبم نشست

و در را به روی همه

پشت خود بست

و من روی آن در نوشتم:

ببخشید، دیگر

برای شما جا نداریم

از این پس به جز او

کسی را نداریم...



نوشته شده توسط مریم در چهار شنبه 12 تير 1392




به این میگن خلاقیت !!!



نوشته شده توسط مریم در سه شنبه 11 تير 1392




زیر باران

خوانده بود :


“زیر باران باید رفت”


فکر می کرد :


زیر باران باید ، رفت !



نوشته شده توسط مریم در سه شنبه 11 تير 1392




بچه که بودیم...

بچه که بوديم جاده ها خراب بود !

نيمکت مدرسه ها خراب بود !

شيراي آب خراب بود !

زنگاي در خونه ها خراب بود !

ولي ...

آدما سالم بودن !!!




نوشته شده توسط مریم در سه شنبه 11 تير 1392




کاش باشند...

كاش باشند پسرهایی كه :

بوی مردانگی بدهند ...

ناب و خالص باشند ...

در دستانشان عزت یک مرد، یک مرد واقعی لمس شود ...

اهل ناموس بازی نباشند ...

بشود روی حرف و قول هایشان حساب کرد ...

كاش باشند پسرهایی كه :

به قولی که داده اند وفادار بمانند ...

اگر در زندگیشان دختری هست که دوستش ندارند ،

دلش را نشکنند ...

كاش باشند پسرهایی كه:

خنده زنان را به فاحشه بودن، ندانند ...

همه را مانند خواهر و مادر خود، پاک بدانند ...

موی بلوند و بلند را، فاحشگی ندانند ...

ذهنی زیبا داشته باشند ...

تنها دنبال زیبایی نباشند ...

تنها زیباترین دختر دنیا را دوست نداشته باشند ...

دختری را دوست داشته باشند که بتواند دنیایشان را به زیباترین شکل بسازد ...

هنوز آدم هایی از جنس فرشته پیدا می شود ...

نادرند !

کمیاب اند !

پاک اند !

اما هستند ...



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 10 تير 1392




به افتخار همه دختر خانم ها...

مــــن يكــــــ دخترمـــــ....

 

مرا دخـــــتر خانـــــوم می‌نامند... مضمـــــونی که جذابیـــــتش نفـــس‌گیـــر استـــــ

دنــــیای دختـــــرانه من نه با شمـــع و عروســـک معنـــــا پیدا می‌کنــــد و نــــه با اشــــک و افســــون....

امـــا تمــــام این‌هــــا را هــــم در برمی‌گیرد

منـــــ نــــه ضعیــــفم و نــــه ناتــــوان، چــــرا کــــه خداونـــــد مــــرا بدونــــ خشــــونت و زورِ بــــازو می‌پسنـــدد.

اشـــک ریختنــــ قـــــدرت من نیســــت، قدرتـــــ روح مــــن استــــاشــــــک نمی‌ریزمـــــ تــــا توجهــــی را بـــه  خــــواستــــه‌ام جـــلب کنــــم، بــــا اشکــــم روحــــم را می‌شویــــم.
خــــــانه ي بی‌ من ســــرد و ســــاکت استــــ، چــــرا کــــه شــور و هیجــــان زندگــــی بـــا صـــدای بلنــدحرف زدنــــ، و موسیــــقی گــــوش دادن، نیســــت… زندگــــی ترنــــم لالاییِ آرامــــش بخشـــی را مـــی‌طلبـــد کـــه خـــــدا در جادویــــ صـــــدای مــــن نهفــته استــــ...
مــــن تنــــها بــــا ازدواج کــــردن و مـــادر شـــدن نیســـت کــــه معنــــا می‌گیــــرم، مــــن به تنهایی معنا دارم، معنـــــای عمیقــــی در واژه دختـــــر بودنــــ اســـت...
اگـــر فرهنــــــگ غــــلط و کـــــوتاه نظــــری مــــــرا ضعیــــفه بــــخواند بــــاز هـــم قـــوی‌تر از قبل از پشت همین  واژه ســــــربلند می‌کنـــــم و لبخنـــــد می‌زنــــــم

چـــــرا کـــــه خـــــــــداوند مـــــــرا دختــــــــــر آفریـــــده استـــ و همیـــــن بـــــرای مـــــن کــــــــافی استـــــ

 



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 10 تير 1392




این روزا...

این روزا فهمیدن زبان مادری سخت شده...


قبل تر ها وقتی میگفتند:دوستت دارم معنی فارسی اش ساده بود


اما حالا دوستت دارم هزار معنی مختلف میده


جز دوستــــت دارم




نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 10 تير 1392




پینوکیو
 

پينوكيو كجايي ؟


يادت بخير …


اينجا هر روز


دماغ ها كوچكتر مي شود


و دروغ ها بزرگتر

 




نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 10 تير 1392




انگوری... انگوری...

ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ

ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﮕﯽ ﻣﯿﯿﯿﯿﮓ ﻣﯿﯿﯿﯿﯿﮓ !!!

ﺍﻣﺎ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺖ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺭﻭﻣﻮﻥ ﻭ ﻣﯿﮕﻦ :

ﺍﻧﮕﻮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﯼ ، ﺍﻧﮕﻮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﯼ

                 



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 10 تير 1392




مهـــربانی

نیما یوشیج در جشن یک سالگی فرزندش نوشت:

پسرم!

یک بهار، یک تابستان، یک پاییز و یک زمستان را دیدی!!!

 

از این پس همه چیز جهان تکراریست جز مهـــربانی!!!



نوشته شده توسط مریم در جمعه 7 تير 1392




اللهم عجل لولیک الفرج

بی تو چگونه می شود از آسمان نوشت / از انعکاس ساده رنگین کمان نوشت

این یک حقیقت است که بی تو بهار من / باید چهارفصلِ زمان را خزان نوشت ...





نوشته شده توسط مریم در جمعه 7 تير 1392




خدایا...

خدایا.....

کودکان گل فروش را می بینی !؟
مردان خانه به دوش
دخترکان تن فروش
مادران سیاه پوش
کاسبان دین فروش
محرابهای فرش پوش
زبانهای عشق فروش
انسانهای آدم فروش
همه را می بینی . ؟!

می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد … !!!

 

 



نوشته شده توسط مریم در جمعه 7 تير 1392




پر از احساس...

گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد


شاید کودکــانه ، شاید بی غــرور


اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود


می فهمــــم نه ضعیفم ، نه کودکم ، بلکه پر از احساســـم

 



نوشته شده توسط مریم در جمعه 7 تير 1392




دل

شرط دل دادن دل گرفتنه

وگرنه یکی بی دل میشه

و

یکی دو دل!



نوشته شده توسط مریم در جمعه 7 تير 1392




★★★اول مـطـمـئـن بـاش....... بـعـد ★★★

اول مـطـمـئـن بـاش

کـه نـمـی ریـزد ؛

بـعـد تـکـیـه کـن !

هـر کـسـی بـرای تـو

تـکـیـه گـاه نـمـی شـود



نوشته شده توسط مریم در جمعه 7 تير 1392




کاش میشد...

 

با کفشهای کوچک پاره ات

 

 دنبال ماشینهای مدل بالا که میدوی

 

 دلم مثل صورت آفتاب خورده ات میسوزد

 

 کاش میشد غمـــت را میخریدم،

 نه گلــــهای رنگی ات را..



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 3 تير 1392




میخــــند ـے یــــآ بخنــــدمــــ؟

گــــآهـے وقــــتآ بآ یــــهـ لبخنــــد میــــشهـ بــــهـ کسـے گفــــت دوستــــت دآرمــــ


حــــآلآ میخــــند ـے یــــآ بخنــــدمــــ؟



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 3 تير 1392




یه خورده طنز...

ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺩﻭﺗﻦ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ :
-
ﺳﻼﻡ
-
ﺳﻼﻡ
-
ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ
-
ﻗﺮﺑﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺮﻡ
-
ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
-
ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ؟
-
ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
-
ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺑﯿﻦ ؟
-
ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺷﻤﺎ
-
ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
-
ﭼﻪ ﺧﺒﺮ ؟
-
ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺷﻤﺎ
-
ﻓﺪﺍﺗﻮﻥ ﺑﺸﻢ
-
ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ ؟
-
ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
-
ﻗﺮﺑﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺸﻢ
-
ﺩﯾﮕﻪ ﭼﻄﻮﺭﯾﻦ ؟
-
ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
-
ﻗﺮﺑﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺸﻢ
-
ﻓﺪﺍﺗﻮﻥ ﺑﺸﻢ
-
ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺷﻤﺎ
-
ﺳﻼﻡ ﺑﺮﺳﻮﻧﯿﻦ
-
ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
-
ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺷﻤﺎ
-
ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ
-
ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
-
ﻗﺮﺑﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺮﻡ
-
ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ
.
.
ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺩﻭﺗﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ :
-
ﺳﻼﻡ ﭼﺎﮐﺮﻡ
-
ﺳﻼﻡ ﻣﺨﻠﺼﻢ



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 3 تير 1392




دل مــــن جــنــبهـ ندآرد

صــــدآ مــــیکنـــمــ ــ تــــو رآ


ایــــن جآنــے کهـ مــــیگویـــے ، جآنمـ ــ رآ مــےگیــــرد


نــــزن ایــــن حــــرف هــــآ رآ


دل مــــن جــنــبهـ ندآرد



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 3 تير 1392




عینکم را بدهید...

گفتند عينک سياهت را بردار...


دنيا پر از زيبايست!!!


عينکم را برداشتم...


وحشت کردم از هياهوي رنگها...


... آدمها هزار رنگ ميشوند...


عينکم را بدهید


ميخواهم به دنياي يک رنگم پناه ببرم !



نوشته شده توسط مریم در دو شنبه 3 تير 1392




میلاد آخرین شکوفه ی باغ احمدی، حضرت مهدی(عج) مبارک.

گویند کسان که روز عید آمده است

این نکته بطبع من بعید آمده است

روزیست به ماعید که گویند همه

زان یار سفرکرده نوید آمده است

میدونی تنهایی واقعی یعنی چی؟
- یعنی کمتر از همه بهت اس ام اس بدن؟ نه
- مخاطب خاصت همراه اول باشه؟ نه
- هر وقت صدای اس ام اس گوشیتو میشنوی مطمئن باشی ایرانسله؟  نه
- اگه یه روزه تمام گوشیت سایلنت باشه هیچی میس کال نداشته باشی؟ نه
- کسی روز ولنتاین رو بهت تبریک نگه؟ نه
پس چی؟
- تنهایی واقعی، یعنی گل سر سبد آفرینش باشی. هر صبح و شب برای شش میلیارد نفر آدم دعا و گریه کنی.صاحب مهربون ترین قلب عالم باشی ولی پست هایی که به تو مربوط میشه همیشه کمترین لایک رو داشته باشند.حتی کمتر از مسخره ترین جوک ها!!
.



نوشته شده توسط مریم در یک شنبه 2 تير 1392




نامه ای به امام زمان به زبان ریاضی...

سلام دوستای گلم...

چون رشته خودم ریاضی بوده دوست داشتم نامه ای به امام زمان به زبان ریاضی بزارم...

امیدوارم خوشتون بیاد مخصوصا بچه های ریاضی...


آقای من : تو در نهایتی خواهی آمد که حد تابع دنیا نیست.تو در کنجی از جغرافیای زمین طلوع خواهی کرد که جواب نهایی تمام معادلات زمین است.

آقای من : بیا که اوضاع معکوس شده است.منحنی ارزشها نزولی اکید است. نمودار حرکت ما انسانها پر از اکسترمم شده است.

سرور من : روز هفتم هفته که دلم مشتق شده است

اشتیاق دیدار تو را با دعای ندبه در هم می آمیزم و با تو به زمزمه می نشینم. زمزمه ای که واحدهای آن کم است ولی تو آن را می شنوی.

آقا جان: تمام سوالات ذهنم را به صورت دستگاه های چند معادله و چند مجهولی در آورده ام و برای جوابهای آن راهی جز مبهم بودن نیافته ام.
هر چه به مشتاقان و منتظران تو می نگرم در معادله زندگی هیچ کدام در دنیای حقیقی ریشه ای ندارند مگر در دنیای مختلط فریب و دروغ.

سرور خوبم: با خود عهدمی بندم ،مهر و محبت تو را با نوشتن نام زیبایت بر مقدمه تمام ترسیم شده تدریسم تقسیم کنم و هزار بار بر این سطر نام تو را در ذکر تمام خوبیهایت ضرب کنم و با دل منتظرم جمع ببندم.

مولای من: سری به سریها و دنباله های منتظرانت بزنیم که سیگمای تمام آنها به ٣١٣ تن می رسد ،چه فاجعه ای است این دنیا ،مگر اوضاع قرینه شود یا محور زندگیها انتقال یابد تا زمینه آمدنت در مختصات دنیا فراهم شود.زمانی که با خود می اندیشم که کدام رابطه و ضابطه باعث خواهد شد بین من و شما زوج مرتب شکل گیرد دیدم و درک کردم که به راستی شرط برقراری این است که اگر مولفه ی اول یکرنگ و صمیمی بود مولفه دوم هم یکرنگ و صمیمی باشد.

اینجا وقتی دلم می گیرد انتظار تو را مدلسازی می کنم .تمام ابعاد ایمانم را در حکم ذره می بینم و آنچه به من آرامش می دهد این است که به هندسه عبادت روی آورم و در مستطیل سجاده سر بر دایره مهر تو گذارم و از خدای تو مهرت را طلب کنم.

باور کن در کلاس درسم بارها گفته ام ،دانش آموز عزیز در فضای نمونه ی زندگی انسانها پیشامدی بنویسید که تعداد منتظران شما رقم بزند .به امید آنکه در بررسی احتمال ظهورت عددی نزدیک به یک ببینم.بارها گفته ام همنهشتی انسان و ایمان وقتی برقرار است که ایمان بین تمام انسانها برقرارباشد و باقیمانده ربا و کذب نیاورد.


اما…. میدانم و خوب میدانم،

تو روزی خواهی آمد که تصاعد خوبیها برقرار باشد،
که ارتفاع عدالت بر قاعده دنیا قابل ترسیم باشد،

که مساحت دنیا فضای پیوسته خوبیها باشد،
که از جمکران تا وادی سهله خط مستقیم عشق باشد،
که انتظار و اشتیاق تنها مجهول مساله انسانها باشد.
*به امید طلوع آقا در بیکران دنیا*

 



نوشته شده توسط مریم در یک شنبه 2 تير 1392




سپاس

با هم بودنمان را سپاس

سلامتیم را سپاس

امیدواری به لطف بی پایانت را سپاس

زبان سپاس گویم را سپاس

این آگاهی را سپاس

الهی داشتن خدایی چون تو را هزاران هزار بار سپاس

 



نوشته شده توسط مریم در شنبه 1 تير 1392





Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by mmaryam This Template By

سه واحد حرف...

منوی اصلی

و رسالت من این خواهد بود که دو استکان چای داغ را از میان دویست جنگ خونین به سلامت عبور دهم و در شبی بارانی با خدای خویش چشم در چشم هم نوش کنیم... به وبلاگ من خوش اومدید...

دسته بندی
لینک دوستان
آرشیو مطالب
<-ArchiveTitle->
آخرین مطالب
آخرین محصولات
نویسندگان
لینک های روزانه
برچسب ها
دیگر موارد
امکانات جانبی
<-ShortDescription-> <-ProductPrice-> تومان

<-ProductPage->

<-PostTitle->
ن : <-PostAuthor-> ت : <-PostDate-> ز : <-PostTime-> | +

<-PostContent->

:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->،

:: برچسب‌ها: <-TagName->,
ادامه ی مطلب
.:: ::.


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به سه واحد حرف... مي باشد.